این روز ها همه تِنِت می بینند، شما چطور؟

به گزارش اکسپرس بلاگ، خبرنگاران: بالاخره انتظار ها به سرانجام رسید و نسخه باکیفیت فیلم تنت منتشر شد. تنت فیلمی پرخرج محسوب می گردد و جالب است بدانید که کارگردانش به جای استفاده از جلوه های ویژه، در بخشی از این فیلم، واقعا یک بوئینگ747 را منفجر نموده است.

این روز ها همه تِنِت می بینند، شما چطور؟

نولان کسی که در جریان عظیم فیلم های سه بعدی و دیجتالی تنها کارگردان عظیمی بود که پای آی مکس و نمایش فیلم روی عظیم ترین پرده های نقره ای سینما ایستاد و فیلم به فیلم تعداد نما های فیلم هایش با برچسب آی مکس بیشتر شد و حالا به مقدار ای رسیده که در فیلم جدیدش حتی نما های گفت و گوی معمولی بازیگرانش را هم با این دوربین های غول پیکر تصوبر برداری نموده است و در تمام مصاحبه هایش این جمله را تکرار می نماید: تنت را باید درون عظیم ترین و برترین سالن سینمای ممکن دید. او حدود ده سال، ایده فیلم تنت را در سرش پرورانده و شش سال هم روی نگارش فیلمنامه زمان گذاشته است.

محسن جعفری راد در روزنامه اعتماد نوشت: در یک دهه اخیر، کریستوفر نولان، جزو معدود فیلمسازانی قرار می گیرد که چه مخاطب عام و چه خاص، هر بار توقع یک نوآوری و خلاقیت در فیلم تازه اش را دارند که در تازه ترین فیلمش یعنی تنت این اتفاق به خوبی اتفاق افتاده است. نولان که معمولا فیلم هایش ترکیبی از ژانر های مختلف هستند، از جمله معمایی، جنایی، اکشن و خیالی.

دیوید واشینگتن در نقش اصلی فیلم بازیگر کمتر شناخته شده ای که ابتدا، اغلب کارشناسان به انتخاب او به اسم نقش قهرمان داستان به دید تردید نگاه می کردند، اما با تماشای فیلم ثابت شد که نولان نبوغ خاصی در راهنمایی بازیگرانش دارد. اولین فیلم جان دیوید واشینگتن در نقش اصلی، فیلم بلک کلنزمن بود که جوایز فراوانی از جمله گلدن گلوب بازیگری را دریافت و نظر نولان را با همان فیلم جلب کرد و حالا در دومین فیلم کارنامه اش، نشان داد که هم هوشمندی بالایی در درک داستان دارد و هم با دنیا بینی کارگردان که می خواهد شکست در زمان ها و دنیا های موازی را تجربه کند، خودش را وفق بدهد که حاصلش یک بازی منسجم و خوب است.

واشینگتن هم باید در چهره خود چندگانگی میان ترس و غرور و تعصب و تسلط حاصل از حضور در فضا های ناشناخته را نشان دهد و هم از عهده حرکات رزمی بر بیاید که در هر دو زمینه پیروز است و تبدیل به یکی از امتیازات مثبت فیلم می گردد. یک چهره در قالب صورت سنگی، سرد، بی روح، غیرمنعطف، بسیار جدی و در عین حال مجذوب نماینده که به خوبی باعث می گردد تماشاگر با نقاط اوج و فرود داستان، همذات پنداری کند.

آن هم داستانی پر فراز و نشیب و سرشار از کشمکش: داستان ماموری که به یاری همکارش (با بازی رابرت پتینسون) کوشش می نمایند از وقوع جنگ دنیای سوم جلوگیری نمایند. آن ها برای محقق کردن این هدف وارد یک ماجراجویی جاسوسی بین المللی می شوند. اما این ماموریت چیزی فراتر از زمان واقعی آشکار خواهد شد؛ ماموریتی که مربوط به سفر در زمان نیست بلکه درباره وارونگی زمان است و واشینگتن با شناخت درست شخصیت پروتاگونیست یعنی قهرمان داستان، به خوبی این وارونگی زمان را به یاری روایت و کارگردانی فوق العاده نولان انتقال می دهد.

زمان همواره در فیلم های کریستوفر نولان نقش به خصوصی را ایفا نموده است. ولی هیچ کدام از آثار او تا امروز به مقدار تنت با موضوع بازی با زمان جلو نرفته اند. نولان خودش اعتراف نموده است که درک تنت چیزی غیر از تفکر درباره ابهاماتش نیست؛ اما برای اینکه بفهمیم تنت واقعا درباره چیست و او چطور چنین ایده هایی را به فیلم تبدیل نموده فقط باید صحبت های خودش را بخوانیم:ما نمی خواهیم کلاس فیزیک برگزار کنیم، ولی وارونگی زمان یک ایده است و این ایده به علت ماده ای به نام آنتروپی وجود دارد و ما از این ایده برای ساخت فیلم استفاده کردیم؛ بنابراین ما نسبت به آن در حال برگشت در زمان هستیم.

رابی کالین منتقد تلگراف درباره این فیلم می نویسد: عمق، ظرافت و شوخ طبعی اجرا های پتینسون و دبیکی فقط زمانی به صورت کامل آشکار می گردد که شما واقعا به این درک برسید که داستان فیلم تنت در حال رفتن به چه مقصدی است؛ یا شاید این همان جایی است که در آن بوده است.

هنوز سردرگم هستید؟ خب نباشید... یا حداقل سردرگم باشید، اما از آن لذت ببرید. این فیلم از آن دسته آثاری است که باعث می گردد یک سری ها حسابی سردرگم شوند و حس بدی پیدا نمایند و خیلی های دیگر هم در اضطراب و خوشحالی و البته لذت غرق شوند.

اما یکی از نقد های منفی که درباره این فیلم منتشر شده نظر منتقد روزنامه انگلیسی گاردین کاترین شورد است.

به نقل از سینمادیلی؛ تیتر این مطلب این است که تنت یک وارونه خوان معیوب است.او در ادامه نوشته شکی در این نیست که کریستوفر نولان با خودش فکر می نماید که در حال نجات سینما است. این مسئله البته در مقایسه با بحران داخل فیلمش بسیار کوچکتر است، بحرانی که فیلم مرتب یادآوری می نماید چقدر عظیم است. جنگ دنیای سوم؟ عظیمتر، آخرالزمان؟ بدتر.

تنت فیلمی نیست که ارزش سینمارفتن در این شرایط کرونا را داشته باشد؛ حتی مطمئن نیستم فیلم ارزشش را داشته باشد که 5 سال دیگر شب برای دیدنش در تلویزیون از خوابتان بزنید. گفتن این حرف ناراحت نماینده است و شاید از نظر بعضی کفرآمیز به نظر برسد. وی در ادامه نوشته: موتور اصلی فیلم سکانس های اکشن آن است مخصوصا صحنه هواپیماو تعقیب چندین ماشین. آن ها خوب از کار درآمده اند و باید هم خوب از کار در بیایند…اما در کل یک جای کار فیلمی که تاکید دارد جزییات شبه علمی به خوردتان بدهد و در عین حال مطمئن باشد که حتی یک جمله اش را هم نفهمیدید، می لنگد.

در واقع طرح داستانی که درکش نمی کنیم ضربه اش را بهمان می زند و بعد قرار است با فهمیدن اینکه آنچه اتفاق افتاده چگونه اتفاق افتاده به آرامش برسیم. یک چیز آزاردهنده ای در این فیلم وجود دارد که مدام در کوشش است تا جزئیات جنبه شبه علمی خود را به نمایش بگذارد؛ در عین حال هم به شما می گوید که احتمالا چیزی را دنبال ننموده اید. از یک طرف ما با داستان این فیلم له می شویم و از طرف دیگر هم داستان کوشش می نماید تا به ما بفهماند که چطور اتفاقات درون قصه، واقعا اتفاق افتاده اند.

او در نهایت می نویسد: دنیا بیش از همواره به فیلم محبوب و مردمی و شگفت انگیز احتیاج دارد، مخصوصا فیلمی که شامل چیز هایی مثل ماسک بر روی صورت و عقب رفتن در زمان برای جلوگیری از فاجعه باشد. ولی واقعا مایه شرمساری است که تنت آن فیلم مورد نظر نیست!.

همان طور که پیش بینی می شد، این فیلم واکنش های بسیاری از کاربران را در فضای مجازی درپی داشت.

abanhome.com: گروه ساختمانی آبان: بازسازی ساختمان و تعمیرات جزئی و کلی و طراحی ویلا و فضای سبز و روف گاردن، طراحی الاچیق، فروش درب های ضد سرقت

منبع: برترین ها
انتشار: 8 آبان 1400 بروزرسانی: 8 آبان 1400 گردآورنده: expresblog.ir شناسه مطلب: 16529

به "این روز ها همه تِنِت می بینند، شما چطور؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "این روز ها همه تِنِت می بینند، شما چطور؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید