مصر: سفری به قلب تاریخ و شگفتی های نیل
به گزارش اکسپرس بلاگ، مصر، سرزمینی که نامش با جادو و رمز و راز در هم آمیخته، دعوتی است به سفری در اعماق تاریخ بشریت. اینجا، در کرانههای حاصلخیز نیل، یکی از کهنترین و باشکوهترین تمدنهای جهان شکوفا شد و میراثی از خود بر جای گذاشت که پس از هزاران سال همچنان جهانیان را به شگفتی وامیدارد. از اهرام سر به فلک کشیده که چون نگهبانان ابدی صحرا ایستادهاند، تا معابد عظیم و پرنقشونگاری که داستان خدایان و فراعنه را نجوا میکنند، هر گوشه از این سرزمین گواهی است بر نبوغ، ایمان و قدرت باورنکردنی مردمانی که روزگاری بر این خطه فرمانروایی میکردند.

برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با bestcanadatours.com مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
اما افسون مصر تنها در یادمانهای باستانیاش خلاصه نمیشود. این کشور، تلاقیگاه فرهنگها و تمدنها، گنجینهای است از زیباییهای طبیعی، از آبهای نیلگون دریای سرخ تا آرامش ژرف واحههای صحرا. در همتنیدگی شگفتانگیز گذشته و حال، جایی که زندگی پرهیاهوی شهری در کنار آثار چندهزارساله جریان دارد، مصر را به یک «موزه زنده» بدل کرده است. گویی هر خیابان و هر بازار، هر نخلستان و هر کرانه رود، بخشی از این داستان بیپایان را روایت میکند. سفر به مصر، تنها بازدید از مجموعهای از آثار تاریخی نیست؛ بلکه تجربهای عمیق و چندلایه از فرهنگی پویاست که ریشههایش در اعماق تاریخ دوانده شده است. اهمیت این میراث چنان است که فراتر از مرزهای ملی رفته و به بخشی از حافظه جمعی بشریت بدل گشته است؛ آثاری که نه تنها متعلق به مصر، که متعلق به تمام جهاناند و بازدید از آنها، در واقع سفری به ریشههای مشترک انسانی ماست.
شکوه جاودان یادمانهای باستانی
اهرام جیزه و ابوالهول: رازهای سر به مهر در قلب صحرا
در پهنه وسیع فلات جیزه، در حاشیه جنوب غربی قاهره امروزی ، نمادهای بیبدیل تمدن مصر باستان با عظمتی وصفناپذیر خودنمایی میکنند: اهرام ثلاثه و مجسمه اسطورهای ابوالهول. این مجموعه، بهویژه هرم بزرگ خوفو، نه تنها یکی از عجایب هفتگانه جهان باستان به شمار میرود، بلکه تنها بازمانده از آن فهرست شگفتانگیز است که همچنان پابرجا مانده و بازدیدکنندگان را مسحور خود میکند. اهرام جیزه، شامل سه هرم اصلی متعلق به فراعنه دودمان چهارم - خوفو (یا خئوپس)، خفرع (خفرن)، و منقرع (میکرینوس) - در اصل به عنوان مقبرههایی برای این فرمانروایان الهی ساخته شدهاند. هرم خوفو، بزرگترین و مشهورترین آنها، با ارتفاع اولیهای حدود 146.5 متر (که اکنون به دلیل فرسایش به حدود 138.8 متر کاهش یافته)، برای هزاران سال بلندترین سازه دست بشر بر روی زمین بود.
عظمت این سازهها تنها در ابعادشان خلاصه نمیشود؛ بلکه در نبوغ مهندسی و سازماندهی نیروی کاری است که برای ساخت آنها به کار گرفته شده است. میلیونها قطعه سنگ عظیم، که برخی از آنها از معادن دوردست به محل حمل شدهاند، با دقتی باورنکردنی بر روی هم قرار گرفتهاند تا این کوههای سنگی را شکل دهند. این امر نشاندهنده قدرت متمرکز دولتی، توانایی سازماندهی پروژههای عظیم و دانش پیشرفته ریاضیات، هندسه و نجوم در آن دوران است. درون اهرام، شبکهای از راهروها، اتاقها و دالانهای پیچیده وجود دارد که اتاق پادشاه و اتاق ملکه از مهمترین بخشهای داخلی هرم خوفو هستند. این بناها صرفاً آرامگاههایی برای حفظ اجساد مومیایی شده فراعنه نبودند، بلکه ماشینهایی برای سفر به زندگی پس از مرگ و تضمین جاودانگی آنها به شمار میرفتند.
در نزدیکی اهرام، نگهبان رازآلود آنها، مجسمه عظیم ابوالهول، با بدنی از شیر و سری انسانی، استوار ایستاده است. گمان میرود این مجسمه غولپیکر، به طول حدود 73 متر و ارتفاع 20 متر، در دوران فرعون خفرع، سازنده دومین هرم بزرگ جیزه، ساخته شده باشد. چهره ابوالهول، که احتمالاً از چهره خود خفرع الگوبرداری شده، به سمت شرق، یعنی طلوع خورشید و خدای رع، مینگرد و نمادی از قدرت سلطنتی و خرد الهی است. برخی روایات به وجود بالهای عقاب در پشت این مجسمه نیز اشاره دارند که بر جنبههای اسطورهای و ارتباط آن با خدایان میافزاید. ابوالهول، فراتر از یک مجسمه سنگی، تجسمی از جهانبینی مصریان باستان و پیوند میان فرعون، خدایان و نیروهای کیهانی است؛ نمادی از نظم و هماهنگی (ماعت) که فرعون مسئول حفظ آن بود.
اقصر و کرناک: معابدی که تاریخ را نفس میکشند
شهر اقصر، که در دوران باستان با نام «تِبس» شناخته میشد، پایتخت مذهبی و سیاسی مصر در دوران پادشاهی نوین بود و امروزه به عنوان بزرگترین موزه روباز جهان شهرت دارد. در این شهر و اطراف آن، مجموعهای بینظیر از معابد، مقابر و کاخهای باستانی قرار گرفتهاند که در میان آنها، معبد اقصر و مجموعه عظیم معابد کرناک از جایگاه ویژهای برخوردارند.
معبد اقصر، واقع در کرانه شرقی رود نیل، در قلب شهر مدرن اقصر قرار دارد. ساخت این معبد باشکوه حدود 1400 سال پیش از میلاد، در دوران حکومت فرعون آمنهوتپ سوم آغاز شد و بعدها توسط فراعنه دیگر، بهویژه رامسس دوم، گسترش و تکمیل یافت. این معبد به «سهگانه تبس» یعنی خدای آمون (پادشاه خدایان)، همسرش موت و پسرشان خونسو (خدای ماه) تقدیم شده بود و نقش مهمی در برگزاری جشنهای مذهبی، بهویژه جشن سالانه «اوپت» ایفا میکرد. در این جشن، تندیسهای خدایان از معبد کرناک طی مراسمی باشکوه به معبد اقصر منتقل میشدند. ورودی معبد اقصر با مجسمههای عظیم رامسس دوم و یک ستون سنگی یکپارچه (اوبلیسک) مزین شده است (جفت این اوبلیسک اکنون در میدان کنکورد پاریس قرار دارد).
در حدود 2.5 کیلومتری شمال معبد اقصر، مجموعه وسیع و حیرتانگیز معابد کرناک قرار دارد که بزرگترین مکان مذهبی ساخته شده در جهان باستان محسوب میشود. این مجموعه عظیم در طی یک دوره زمانی بسیار طولانی، از دوران پادشاهی میانه (حدود 2000 سال پیش از میلاد) تا دوره بطلمیوسی (حدود 30 سال پیش از میلاد)، توسط نسلهای متوالی فراعنه ساخته و توسعه یافته است. هر فرعون سعی داشت با افزودن بنایی جدید یا تزئیناتی باشکوهتر، میراث خود را جاودانه سازد و از پیشینیان خود پیشی گیرد. این لایهلایه بودن ساختوسازها، کرناک را به کتابی سنگی از تاریخ معماری و هنر مصر بدل کرده است. مجموعه کرناک شامل سه محوطه اصلی معبدی است که به آمون-رع، موت و مونتو تقدیم شدهاند، به همراه چندین معبد کوچکتر، دریاچهای مقدس و خیابانهایی از مجسمههای ابوالهول با سر قوچ که زمانی کرناک را به معبد اقصر متصل میکردند.
شاخصترین بخش کرناک، تالار بزرگ هیپوستیل در معبد آمون-رع است؛ فضایی به وسعت حدود 5000 متر مربع که جنگلی از 134 ستون عظیم سنگی را در خود جای داده است. این ستونها در 16 ردیف منظم قرار گرفتهاند. 122 ستون کناری حدود 10 متر ارتفاع دارند، اما 12 ستون مرکزی به ارتفاع شگفتانگیز 21 متر میرسند و قطر هر یک بیش از 3 متر است. سقف این تالار عظیم زمانی با تختهسنگهایی به وزن تقریبی 70 تن پوشیده شده بود. قدم زدن در میان این ستونهای غولپیکر، که با نقوش برجسته و هیروگلیفهای رنگارنگ تزئین شدهاند، تجربهای فراموشنشدنی و humbling است. معابد اقصر و کرناک صرفاً مکانهایی برای عبادت نبودند، بلکه مراکز قدرت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مصر باستان نیز به شمار میرفتند. این معابد زمینهای وسیعی در اختیار داشتند، هزاران نفر را به کار میگرفتند و نقش مهمی در اداره کشور و ثروتاندوزی طبقه کاهنان ایفا میکردند.
دره پادشاهان: سفر به آرامگاه فراعنه نامدار
در کرانه غربی رود نیل، روبروی شهر اقصر، در میان تپههای صخرهای و خشک بیابان، «دره پادشاهان» قرار دارد؛ گورستانی باستانی که برای حدود 500 سال، از قرن شانزدهم تا یازدهم پیش از میلاد، محل دفن فراعنه و اشراف بلندپایه دوره پادشاهی نوین مصر بوده است. انتخاب این مکان دورافتاده و پنهان، تلاشی بود برای محافظت از مقابر سلطنتی در برابر دستبرد غارتگران، برخلاف اهرام دوره پادشاهی کهن که با وجود عظمتشان، هدف آسانی برای دزدان بودند.
تاکنون بیش از 60 مقبره در این دره کشف شده است که هر یک با شمارهای مشخص میشوند (مثلاً KV62 که مقبره توتعنخآمون است). این مقابر، که در دل صخرهها حفر شدهاند، شامل مجموعهای از راهروها و اتاقهایی هستند که به اتاق تدفین اصلی منتهی میشوند. دیوارهای این مقابر با نقاشیهای دیواری رنگارنگ و خیرهکنندهای تزئین شدهاند که صحنههایی از متون مذهبی مانند «کتاب مردگان»، سفر فرعون به جهان پس از مرگ، و ملاقات او با خدایان را به تصویر میکشند. این تزئینات نه تنها از نظر هنری ارزشمندند، بلکه اطلاعات بینظیری در مورد باورها، اساطیر و آیینهای تدفین مصریان باستان ارائه میدهند.
مشهورترین کشف در دره پادشاهان، بدون شک، مقبره توتعنخآمون است که در سال 1922 توسط باستانشناس بریتانیایی، هاوارد کارتر، و با حمایت مالی لرد کارناروون، تقریباً دستنخورده یافت شد. توتعنخآمون فرعونی جوان بود که در حدود 1323 پیش از میلاد در سن 18 یا 19 سالگی درگذشت و دوران حکومت کوتاهی داشت. با این حال، گنجینه شگفتانگیزی که همراه او دفن شده بود - شامل بیش از 3500 شیء از جمله ماسک طلایی مشهور، تابوتهای تودرتوی طلا، ارابهها، تختها، جواهرات و مجسمهها - جهانیان را به حیرت واداشت. این کشف، که یکی از مهمترین یافتههای باستانشناسی قرن بیستم به شمار میرود، پنجرهای بینظیر به روی شکوه و جلال دربار فراعنه گشود و نام توتعنخآمون را، که در زمان حیاتش فرعونی نسبتاً کماهمیت بود، برای همیشه در تاریخ جاودانه کرد. این یافته همچنین این پرسش را مطرح کرد که اگر مقبره یک فرعون جوان و کماهمیت چنین گنجینهای را در خود جای داده، مقابر فراعنه بزرگ و قدرتمندی چون رامسس دوم، در صورت دستنخوردگی، چه شگفتیهایی را میتوانستند آشکار کنند.
از دیگر مقابر مهم دره پادشاهان میتوان به مقبره ستی یکم (پدر رامسس دوم) اشاره کرد که یکی از طولانیترین، عمیقترین و زیباترین مقابر دره به شمار میرود و به خاطر نقاشیهای دیواری باکیفیت و رنگهای زندهاش شهرت دارد. همچنین مقابر رامسس ششم و آمنهوتپ دوم نیز از جمله مقابر دیدنی این مجموعه هستند. تمرکز بر تزئینات داخلی مقابر و گنجینههای دفن شده، نشاندهنده اهمیت فوقالعاده زندگی پس از مرگ در باور مصریان باستان و تلاش بیوقفه فراعنه برای تضمین جاودانگی خود و سفری موفق به جهان دیگر بوده است.
ابوسمبل: معجزه مهندسی و عشق در کرانه نیل
در جنوبیترین نقطه مصر، در نزدیکی مرز سودان و در کرانه غربی دریاچه ناصر، دو معبد صخرهای شگفتانگیز به نام ابوسمبل قرار دارند که توسط رامسس دوم، یکی از قدرتمندترین و مشهورترین فراعنه مصر، در حدود سال 1264 پیش از میلاد ساخته شدهاند. این معابد، که مستقیماً در دل کوه تراشیده شدهاند، نمادی از قدرت الهی و سلطنتی رامسس دوم و همچنین دستاوردی خیرهکننده در مهندسی و هنر مصر باستان هستند.
معبد بزرگتر به خود رامسس دوم و خدایان اصلی مصر، آمون، رع-هورآختی و پتاح، تقدیم شده است. نمای ورودی این معبد با چهار مجسمه غولپیکر نشسته از رامسس دوم، هر یک به ارتفاع حدود 20 متر، تزئین شده است که با نگاهی ابدی به شرق، طلوع خورشید را نظاره میکنند. در کنار پاهای این مجسمههای عظیم، مجسمههای کوچکتری از اعضای خانواده سلطنتی، از جمله همسر محبوبش، ملکه نفرتاری، و مادرش، ملکه تویا، قرار دارند. ساخت این چهار مجسمه به تنهایی 20 سال به طول انجامید.
یکی از شگفتانگیزترین ویژگیهای مهندسی معبد بزرگ ابوسمبل، پدیدهای است که به «معجزه خورشید» معروف است. این معبد بهگونهای طراحی و جهتیابی شده که دو بار در سال، در حدود 22 فوریه و 22 اکتبر (که گمان میرود تاریخ تولد و تاجگذاری رامسس دوم باشد)، پرتوهای خورشید از ورودی عبور کرده، تمام طول تالار اصلی را طی میکنند و به مقدسترین بخش معبد (قدسالاقداس) میرسند و سه مجسمه از چهار مجسمه نشسته خدایان (آمون، رع-هورآختی و خود رامسس دوم) را روشن میکنند. مجسمه چهارم، پتاح (خدای جهان زیرین)، همواره در تاریکی باقی میماند. این پدیده نشاندهنده دانش پیشرفته مصریان باستان در نجوم و مهندسی دقیق است.
معبد کوچکتر ابوسمبل، که در شمال معبد بزرگ قرار دارد، به ملکه نفرتاری و الهه هاتور (الهه عشق، زیبایی و موسیقی) تقدیم شده است. نمای این معبد نیز با شش مجسمه ایستاده، چهار مجسمه از رامسس دوم و دو مجسمه از نفرتاری، هر یک به ارتفاع حدود 10 متر، تزئین شده است. تخصیص معبدی جداگانه و با چنین شکوهی به یک ملکه، امری نادر در مصر باستان بود و نشاندهنده عشق و احترام عمیق رامسس دوم به همسرش نفرتاری است.
اما داستان شگفتانگیز ابوسمبل به ساخت آن ختم نمیشود. در دهه 1960 میلادی، با ساخت سد بلند اسوان و تشکیل دریاچه ناصر، این معابد در معرض خطر غرق شدن کامل قرار گرفتند. در یک عملیات نجات بیسابقه و پیچیده که با همکاری بینالمللی و تحت نظارت یونسکو انجام شد، کل مجموعه ابوسمبل قطعهقطعه بریده شده و به مکانی مرتفعتر، حدود 65 متر بالاتر و 200 متر دورتر از مکان اصلی خود، منتقل و با دقت بازسازی شد. این عملیات، که خود یک شاهکار مهندسی مدرن به شمار میرود، نه تنها این میراث گرانبها را برای نسلهای آینده حفظ کرد، بلکه ابوسمبل را به نمادی از همکاری جهانی برای پاسداری از فرهنگ و تاریخ بشریت تبدیل کرد.
سقاره و هرم پلکانی زوسر: نخستین گامهای معماری اهرام
در حدود 30 کیلومتری جنوب قاهره امروزی، در کرانه غربی نیل، مجموعه باستانی وسیع سقاره قرار دارد که برای هزاران سال به عنوان گورستان اصلی شهر ممفیس، پایتخت مصر در دوران پادشاهی کهن، عمل میکرده است. این محوطه، که مملو از مقابر، مصطبهها و هرمهای متعدد است، یکی از مهمترین سایتهای باستانشناسی مصر به شمار میرود و در فهرست میرا ث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
در میان تمام سازههای سقاره، هرم پلکانی زوسر (یا جوزر) از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که به عنوان اولین هرم ساخته شده در مصر و یکی از قدیمیترین بناهای سنگی بزرگ در جهان شناخته میشود. این هرم که حدود 4700 سال پیش، در دوران سلسله سوم پادشاهی کهن، به عنوان مقبره فرعون زوسر ساخته شد، نقطه عطفی در تاریخ معماری مصر باستان و جهان محسوب میشود. طراح این بنای انقلابی، ایمهوتپ، وزیر و معمار نابغه زوسر بود که بعدها در تاریخ مصر به مقام خدایی رسید.
پیش از هرم زوسر، فراعنه و اشراف مصری در سازههایی مستطیلشکل با دیوارهای شیبدار و سقف مسطح به نام «مصطبه» دفن میشدند. ایمهوتپ با قرار دادن شش مصطبه با اندازههای کاهنده بر روی یکدیگر، ساختاری پلکانی با ارتفاعی حدود 60 تا 62 متر ایجاد کرد. این نوآوری نه تنها از نظر بصری چشمگیر بود، بلکه نشاندهنده یک جهش مفهومی و فنی در ساخت مقابر سلطنتی و استفاده از سنگ به عنوان مصالح ساختمانی در مقیاسی بیسابقه بود. هرم پلکانی زوسر راه را برای ساخت اهرام عظیم و با دیوارههای صاف در جیزه هموار کرد. این هرم با استفاده از حدود 330,400 متر مکعب سنگ و گل ساخته شد و در اصل با پوششی از سنگ آهک سفید و درخشان پوشیده شده بود. آرامگاه زوسر در زیر هرم، در انتهای یک دهلیز عمودی به عمق 27 متر قرار داشت.
سقاره تنها به هرم زوسر محدود نمیشود. این مجموعه وسیع شامل مقابر متعدد دیگری از مقامات و اشراف دوران پادشاهی کهن است که با نقوش برجسته و نقاشیهای دیواری زیبا تزئین شدهاند و صحنههایی از زندگی روزمره، کشاورزی، شکار و مراسم مذهبی را به تصویر میکشند. از دیگر بخشهای مهم سقاره میتوان به «سراپیوم» اشاره کرد که محل دفن گاوهای نر مقدس آپیس در تابوتهای سنگی عظیم بود، و همچنین «مصطبه تی» که به خاطر تزئینات دیواری رنگارنگ و با جزئیات دقیقش شهرت دارد. گستردگی و تنوع آثار در سقاره نشاندهنده اهمیت ممفیس به عنوان مرکز سیاسی، مذهبی و فرهنگی مصر در طول دوران پادشاهی کهن است.
معبد فیله: نگین ایزیس بر سینه نیل
در جنوب مصر، در نزدیکی شهر اسوان، معبد زیبای فیله قرار دارد که همچون نگینی درخشان بر جزیرهای در میان آبهای نیل آرمیده است. این معبد، که عمدتاً به الهه ایزیس، یکی از محبوبترین و مهمترین الهههای مصر باستان، تقدیم شده بود، مرکز اصلی پرستش او و مکانی برای زیارت زائران از سراسر مصر و حتی فراتر از آن بود. ایزیس به عنوان الهه مادر، همسر وفادار (همسر ازیریس و مادر هوروس)، جادوگر قدرتمند و محافظ مردگان شناخته میشد و کیش او تا اواخر دوران روم و حتی پس از گسترش مسیحیت، پیروان بسیاری داشت.
ساخت و ساز اصلی در فیله به دوران سلسله بطلمیوسی (حدود 305 تا 30 پیش از میلاد) بازمیگردد، اگرچه شواهدی از بناهای قدیمیتر نیز در این مکان وجود دارد. فراعنه بطلمیوسی و بعدها امپراتوران رومی، به ساخت و توسعه این مجموعه معبدی ادامه دادند و آن را به یکی از زیباترین و کاملترین نمونههای معماری مصر در دوران متأخر تبدیل کردند. از جمله بناهای شاخص در فیله میتوان به معبد اصلی ایزیس با پیلونها (دروازههای برجمانند) و تالارهای ستوندار باشکوه، معبد کوچکتر هاتور (الهه عشق، موسیقی و مادری) و کیوسک زیبای تراژان (پاویونی با ستونهای بلند که احتمالاً برای مراسم فرود قایقهای تشریفاتی استفاده میشده) اشاره کرد. دیوارهای معبد با نقوش برجسته و هیروگلیفهای ظریف تزئین شدهاند که داستانهایی از اساطیر مربوط به ایزیس، ازیریس و هوروس و همچنین صحنههایی از فراعنه و امپراتوران در حال پرستش خدایان را روایت میکنند.
معبد فیله نمادی از تداوم باورهای مذهبی مصر باستان تا قرنها پس از افول قدرت فراعنه بومی است. در واقع، فیله یکی از آخرین پایگاههای فعال پرستش خدایان قدیمی مصر بود و تا قرن ششم میلادی، یعنی مدتها پس از رسمی شدن مسیحیت در امپراتوری روم، فعالیت مذهبی در آن ادامه داشت.
همانند ابوسمبل، معبد فیله نیز با ساخت سد بلند اسوان در دهه 1960 در معرض خطر غرق شدن قرار گرفت. در یک عملیات نجات بینالمللی دیگر که با همکاری یونسکو انجام شد، کل مجموعه معبد سنگ به سنگ پیادهسازی شده و به جزیره مجاور، آگیلکیا، که ارتفاع بیشتری داشت و برای این منظور آمادهسازی شده بود، منتقل و با دقت بازسازی شد. این جابجایی، که نشاندهنده ارزش والایی است که جامعه جهانی برای این میراث فرهنگی قائل است، تضمین کرد که «نگین ایزیس» همچنان بر سینه نیل بدرخشد و بازدیدکنندگان را با زیبایی و آرامش خود مسحور کند. قایقسواری کوتاه به جزیره آگیلکیا و تماشای معبد که از میان آبها سر برمیآورد، خود بخشی از تجربه جادویی بازدید از فیله است.
قاهره: شهری میان تاریخ و هیاهوی امروز
قلب تپنده پایتخت: از قلعه صلاحالدین تا مساجد تاریخی
قاهره، پایتخت پرجنبوجوش مصر، شهری است که در آن تاریخ هزارساله اسلامی با هیاهوی زندگی مدرن در هم آمیخته است. این کلانشهر عظیم، که زمانی «امالدنیا» (مادر جهان) خوانده میشد، گنجینهای از معماری اسلامی، مساجد باشکوه، بازارهای سنتی و موزههای غنی را در خود جای داده است.
یکی از نمادهای برجسته قاهره اسلامی، قلعه صلاحالدین ایوبی است که بر فراز تپهای مشرف به شهر قرار دارد. این دژ مستحکم در قرن دوازدهم میلادی توسط صلاحالدین ایوبی، سردار نامدار مسلمان، برای دفاع از شهر در برابر صلیبیون ساخته شد و برای قرنها مرکز حکومت مصر بود. امروزه این قلعه مجموعهای از موزهها، از جمله موزه پلیس و موزه نظامی، و همچنین چندین مسجد تاریخی را در خود جای داده است. شاخصترین بنای درون قلعه، مسجد محمدعلی پاشا است که در قرن نوزدهم با الهام از معماری عثمانی، با گنبدها و منارههای مدادشکل و نمای داخلی پوشیده از مرمر سفید ساخته شد و به «مسجد مرمرین» نیز شهرت دارد. از دیگر مساجد مهم درون قلعه میتوان به مسجد سلطان ناصر محمد بن قلاوون با منارههای خاص و کاشیکاریهای زیبا و مسجد سلیمان پاشا اشاره کرد. این قلعه به دلیل اهمیت تاریخی و معماریاش در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
در قلب بافت تاریخی قاهره، مسجد و دانشگاه الازهر قرار دارد که یکی از قدیمیترین و معتبرترین مراکز علمی و مذهبی جهان اسلام به شمار میرود. این مسجد در سال 972 میلادی توسط فاطمیان تأسیس شد و به سرعت به یک مرکز مهم آموزش علوم اسلامی تبدیل گشت. دانشگاه الازهر با بیش از هزار سال قدمت، همچنان به عنوان یک مرجع مهم فقهی و علمی در جهان تسنن شناخته میشود. معماری مسجد الازهر با پنج مناره باشکوه و صحن وسیعش، نمونهای زیبا از هنر اسلامی در دورههای مختلف است.
از دیگر مساجد تاریخی و مهم قاهره، مسجد ابن طولون است که بین سالهای 876 و 879 میلادی ساخته شده و یکی از قدیمیترین و بزرگترین مساجد قاهره به شمار میرود. این مسجد به خاطر معماری منحصربهفرد عباسی، صحن وسیع، رواقهای متعدد و مناره مارپیچ و زیبایش شهرت دارد که تنها نمونه از این نوع در مصر است.
دروازه زویله، یکی از سه دروازه باقیمانده از دیوارهای قاهره فاطمی، سازهای تاریخی متعلق به قرن یازدهم میلادی است که در جنوب شهر قدیم قرار داشته و با دو مناره باشکوهش که بعدها به آن اضافه شده، نمادی از معماری قرون وسطایی قاهره است. این تنوع بناها از دورههای مختلف فاطمی، ایوبی، مملوک و عثمانی، نشاندهنده تاریخ پرفراز و نشیب قاهره به عنوان یک مرکز مهم سیاسی، فرهنگی و مذهبی در جهان اسلام است و گشتوگذار در میان این یادمانهای تاریخی، سفری در زمان به شمار میرود.
بازار خانالخلیلی: سمفونی رنگها و رایحهها
در قلب منطقه اسلامی قاهره، در نزدیکی مسجد الحسین و دانشگاه الازهر، بازار تاریخی و پرآوازه خانالخلیلی قرار دارد که یکی از جذابترین و پرجنبوجوشترین مکانهای دیدنی این شهر است. این بازار که قدمت آن به قرن چهاردهم میلادی بازمیگردد، در ابتدا محل مقبرههای خلفای فاطمی بوده و بعدها به دستور سلطان جهرکس الخلیلی به عنوان یک کاروانسرا و مرکز تجاری ساخته شد.
امروزه خانالخلیلی یک هزارتوی پرپیچوخم از کوچهها و گذرگاههای باریک است که مملو از مغازههای کوچک و بزرگ، کارگاههای صنایع دستی، و غرفههای فروش انواع کالاهاست. در این بازار میتوان هر چیزی را پیدا کرد، از سوغاتیهای کوچک و صنایع دستی سنتی مانند ظروف مسی و برنجی، شیشهگری، خاتمکاری، و پارچههای رنگارنگ گرفته تا جواهرات نقره و طلا، عتیقهجات، فرش، ادویهجات معطر، عطرها و بخورهای خوشبو. حتی اگر قصد خرید نداشته باشید، قدم زدن در میان این همه رنگ و نقش و بو، و تماشای رفتوآمد مردم و چانهزنی فروشندگان و خریداران، خود تجربهای فراموشنشدنی است. بسیاری از کارگاههای سنتی هنوز در این بازار فعال هستند و صنعتگران در مقابل چشمان بازدیدکنندگان به ساخت و تولید محصولات خود مشغولاند.
خانالخلیلی بیش از یک بازار، یک تجربه فرهنگی غوطهورکننده است که تمام حواس پنجگانه را درگیر میکند. صدای چکش صنعتگران، همهمه جمعیت، بوی قهوه و قلیان و ادویهجات، و درخشش نور از میان فانوسهای رنگی، فضایی جادویی و خاص به این بازار میبخشد. در گوشه و کنار بازار، کافههای سنتی (قهوهخانه) متعددی وجود دارند که مکانی عالی برای استراحت، نوشیدن یک فنجان چای نعنا یا قهوه غلیظ عربی، و کشیدن قلیان هستند. مشهورترین و قدیمیترین این کافهها، «فیشاوی» نام دارد که از سال 1773 میلادی بدون وقفه فعالیت داشته و پاتوق بسیاری از نویسندگان، هنرمندان و روشنفکران مصری، از جمله نجیب محفوظ، نویسنده برنده جایزه نوبل، بوده است.
تداوم فعالیت بازار خانالخلیلی از قرون وسطی تاکنون، با وجود تمام تغییرات سیاسی و اجتماعی که قاهره در طول تاریخ به خود دیده، نشاندهنده انعطافپذیری و اهمیت حیاتی آن به عنوان یک مرکز اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بافت این شهر کهن است. این بازار نه تنها مکانی برای خرید، بلکه پنجرهای به سوی سنتهای تجاری، اجتماعی و زندگی روزمره مردم قاهره است.
گنجینههای تمدن: موزهها و کتابخانه اسکندریه
مصر، با تاریخ چندهزارسالهاش، گنجینهای بینظیر از آثار باستانی را در خود جای داده است که بخش قابل توجهی از آنها در موزههای این کشور به نمایش گذاشته شدهاند. مهمترین این موزهها، موزه مصر در میدان تحریر قاهره است که برای دههها اصلیترین مرکز نگهداری و نمایش آثار مصر باستان بوده است. این موزه با بیش از 160 هزار اثر باستانی، یکی از غنیترین مجموعههای مصرشناسی در جهان را در خود جای داده است. آثار این موزه طیف وسیعی از دوران پیش از تاریخ تا دوره یونانی-رومی را در بر میگیرد، اما تمرکز اصلی آن بر عصر فراعنه است. از جمله شاخصترین آثار این موزه میتوان به گنجینه توتعنخآمون، شامل ماسک طلایی مشهور، تابوتها و جواهرات او، و همچنین تالار مومیاییهای سلطنتی اشاره کرد که مومیایی برخی از بزرگترین فراعنه مصر، از جمله رامسس دوم، را در خود جای داده است.
در سالهای اخیر، موزه ملی تمدن مصر (NMEC) در منطقه فسطاط قاهره افتتاح شده است (2021 میلادی) که رویکردی جامعتر و مدرنتر به تاریخ و فرهنگ مصر دارد. این موزه برخلاف موزه میدان تحریر که عمدتاً بر دوران فراعنه تمرکز دارد، کل گستره تمدن مصر را از دوران پیش از تاریخ، فراعنه، یونانی-رومی، قبطی، اسلامی تا دوران معاصر و مدرن پوشش میدهد. یکی از جذابترین بخشهای NMEC، تالار مومیاییهای سلطنتی است که با استفاده از فناوریهای پیشرفته و در فضایی با نورپردازی و کنترل رطوبت ویژه، مومیایی 22 فرعون و ملکه، از جمله رامسس دوم و حتشپسوت، را به شکلی احترامآمیز و علمی به نمایش میگذارد، گویی بازدیدکنندگان با خود این شخصیتهای تاریخی در آرامگاهشان روبرو میشوند. این رویارویی مستقیم با حاکمان تاریخساز مصر، تجربهای عمیق و تأملبرانگیز در مورد مفهوم جاودانگی و میراث انسانی فراهم میکند.
در شهر ساحلی اسکندریه، کتابخانه جدید اسکندریه (Bibliotheca Alexandrina) قرار دارد که به عنوان احیای کتابخانه باستانی و افسانهای اسکندریه، یکی از بزرگترین مراکز علم و دانش جهان باستان، ساخته شده است. کتابخانه جدید که در سال 2002 افتتاح شد، با معماری خیرهکننده و مدرن خود که شبیه به یک دیسک عظیم خورشیدی شیبدار است که از دل زمین سر برآورده، به نمادی از شهر اسکندریه و تعهد مصر به فرهنگ و دانش تبدیل شده است. نمای خارجی ساختمان با حروف الفبای تمام زبانهای دنیا کندهکاری شده است. این مجموعه عظیم فراتر از یک کتابخانه صرف بوده و شامل چندین موزه (از جمله موزه آثار باستانی با آثاری از دوران فرعونی تا اسلامی، موزه نسخ خطی، و موزه تاریخ علم)، یک افلاکنما، چندین مرکز تحقیقاتی، گالریهای هنری و سالنهای همایش است. کتابخانه اسکندریه به عنوان یک مرکز فرهنگی پویا، نقش مهمی در ارتباط مصر با جهان و جهان با مصر ایفا میکند و نمادی از تلاش این کشور برای ارائه روایتی جامع از تمدن چندهزارساله خود و تعامل با جهان معاصر است.
زیباییهای طبیعی مصر: از نیل تا دریای سرخ
رود نیل: شریان زندگی و تاریخ
رود نیل، که اغلب از آن به عنوان طولانیترین رود جهان یاد میشود، بدون شک شاهرگ حیاتی و روح تمدن مصر است. برای هزاران سال، این رودخانه عظیم نه تنها منبع اصلی آب برای آشامیدن و کشاورزی در این سرزمین عمدتاً بیابانی بوده، بلکه به عنوان یک مسیر اصلی حملونقل و ارتباطات نیز عمل کرده و نقش محوری در شکلگیری و تداوم یکی از بزرگترین تمدنهای تاریخ بشریت داشته است. سیلابهای سالانه نیل (پیش از ساخت سد اسوان) لایهای از لجن حاصلخیز را بر کرانههای رود بر جای میگذاشت که امکان کشاورزی پررونق و تأمین غذای جمعیت رو به رشد مصر را فراهم میکرد.
امروزه، سفر دریایی بر روی رود نیل یکی از محبوبترین و جذابترین تجربیات گردشگری در مصر است. این سفرها، که معمولاً بین دو شهر تاریخی اقصر و اسوان انجام میشوند، فرصتی بینظیر برای تماشای مناظر سرسبز و روستاهای کوچک در حاشیه رود، در تضاد با بیابانهای خشک و وسیعی که در دوردست قرار دارند، فراهم میکنند. این تضاد بصری قدرتمند، دائماً اهمیت حیاتی نیل را برای زندگی در این منطقه یادآوری میکند. گزینههای مختلفی برای سفر بر روی نیل وجود دارد، از کشتیهای کروز مجلل با امکانات رفاهی کامل گرفته تا قایقهای چوبی سنتی به نام «فلوکه» که تجربهای سادهتر، ماجراجویانهتر و نزدیکتر به طبیعت و سنتهای محلی ارائه میدهند. استفاده از فلوکه، که از دوران باستان در نیل مورد استفاده قرار میگرفته، خود سفری در زمان است.
در طول این سفر دریایی، مسافران از کنار معابد باستانی متعددی عبور میکنند که در کرانههای رود قرار گرفتهاند، از جمله معابد کوم امبو و ادفو. تماشای طلوع و غروب خورشید بر فراز نیل، دیدن پرندگان مهاجر، و مشاهده زندگی روزمره مردم در روستاهای ساحلی، همگی بخشی از جذابیت این سفر آرامشبخش و خاطرهانگیز است. سفر بر روی نیل تنها یک گشتوگذار تفریحی نیست، بلکه سفری در طول تاریخ است که چشماندازهایی را به نمایش میگذارد که برای هزاران سال تقریباً بدون تغییر باقی ماندهاند و به درک عمیقتری از وابستگی تمدن مصر به این رودخانه افسانهای کمک میکند. به قول معروف، «مصر هدیه نیل است» و هیچ راهی بهتر از سفر بر روی خود نیل برای درک این حقیقت وجود ندارد.
دریای سرخ: بهشت غواصان و طبیعت بکر
در شرق مصر، سواحل طولانی این کشور با دریای سرخ، دنیایی کاملاً متفاوت از آثار باستانی و دره نیل را به نمایش میگذارد. دریای سرخ به خاطر آبهای گرم و شفاف، صخرههای مرجانی رنگارنگ و خیرهکننده، و تنوع شگفتانگیز حیات دریاییاش، به عنوان یکی از برترین مقاصد غواصی و اسنورکلینگ در جهان شهرت دارد. شهرهای توریستی مانند شرمالشیخ، دهب، غردقه و مرسی علم، پایگاههای اصلی برای کاوش در این دنیای زیر آب شگفتانگیز هستند.
آبهای دریای سرخ میزبان بیش از هزار گونه ماهی و صدها گونه مرجان است که اکوسیستمی پرجنبوجوش و دیدنی را ایجاد کردهاند. غواصان و علاقهمندان به طبیعت میتوانند در میان باغهای مرجانی شنا کنند، دستههای ماهیهای رنگارنگ را تماشا کنند، و با موجودات دریایی متنوعی مانند لاکپشتهای دریایی، دلفینها، سفرهماهیها و حتی کوسههای صخرهای (در مناطق خاص و با رعایت اصول ایمنی) روبرو شوند.
یکی از مهمترین و بهترین مناطق حفاظتشده دریایی در مصر، پارک ملی راس محمد است که در جنوبیترین نقطه شبهجزیره سینا، در نزدیکی شرمالشیخ، قرار دارد. این پارک ملی، که اولین پارک ملی مصر نیز محسوب میشود، به خاطر صخرههای مرجانی بکر، دیوارههای مرجانی عمیق، و تنوع زیستی غنیاش شهرت جهانی دارد. در این پارک میتوان گونههایی مانند کوسههای نوکسفید صخرهای، باراکودا، و گاهی حتی کوسهنهنگ را مشاهده کرد.
علاوه بر زیباییهای طبیعی، دریای سرخ جاذبههای تاریخی زیر آب نیز دارد. مشهورترین آنها، کشتی غرقشده بریتانیایی «اساس تیستلگورم» (SS Thistlegorm) است که در سال 1941، در جریان جنگ جهانی دوم، توسط بمبافکنهای آلمانی غرق شد. این کشتی که حامل تجهیزات نظامی مانند موتورسیکلت، کامیون، واگن قطار و مهمات بود، اکنون در عمق حدود 30 متری آب آرمیده و به یک موزه زیر آب و یکی از محبوبترین سایتهای غواصی جهان تبدیل شده است. غواصی در میان بقایای این کشتی و تماشای محموله تاریخی آن، تجربهای منحصربهفرد و هیجانانگیز است.
توسعه گردشگری در سواحل دریای سرخ، در کنار منافع اقتصادی قابل توجهی که برای مصر به همراه داشته، چالشهایی را نیز برای حفاظت از اکوسیستمهای مرجانی حساس این منطقه ایجاد کرده است. از این رو، تلاش برای توسعه پایدار گردشگری و حفاظت از این گنجینه طبیعی از اهمیت ویژهای برخوردار است و نقش پارکهای ملی مانند راس محمد در این زمینه بسیار حیاتی است.
واحههای صحرا: زمردی در میان شنهای روان
در غرب دره نیل، صحرای غربی مصر، بخشی از صحرای بزرگ آفریقا، گسترهای وسیع از تپههای شنی، فلاتهای صخرهای و دشتهای خشک را در بر میگیرد. اما در میان این خشکی و یکنواختی ظاهری، نقاطی سرسبز و حاصلخیز به نام «واحه» وجود دارند که همچون زمردی در میان شنهای روان میدرخشند. این واحهها، که به لطف وجود منابع آب زیرزمینی شکل گرفتهاند، از دوران باستان سکونتگاه انسان بوده و نقش مهمی در مسیرهای تجاری کاروانرو ایفا کردهاند.
یکی از مشهورترین و دورافتادهترین واحههای مصر، واحه سیوا است که در نزدیکی مرز لیبی قرار دارد. سیوا به خاطر نخلستانهای وسیع خرما، باغهای زیتون، چشمههای آب شیرین (که برخی از آنها خواص درمانی دارند) و فرهنگ منحصربهفرد مردمان بربر ساکن در آن شهرت دارد. جمعیت سیوا، که حدود 23000 نفر تخمین زده میشود، عمدتاً از قوم بربر هستند و زبان و سنتهای خاص خود را حفظ کردهاند که با فرهنگ عربی رایج در سایر نقاط مصر متفاوت است. این انزوای جغرافیایی به حفظ هویت فرهنگی متمایز سیوا کمک کرده و آن را به مقصدی جذاب برای گردشگرانی که به دنبال تجربیات فرهنگی اصیل هستند، تبدیل کرده است. از جاذبههای تاریخی سیوا میتوان به بقایای معبد آمون (که گفته میشود اسکندر مقدونی در آن با پیشگوی آمون مشورت کرده) و قلعه شالی، یک دژ خشتی باستانی متعلق به قرن سیزدهم میلادی که بر فراز تپهای در مرکز واحه قرار دارد، اشاره کرد.
علاوه بر سیوا، واحههای دیگری مانند بحریه، فارافرا، دخله و خارجه نیز در صحرای غربی مصر وجود دارند که هر یک جذابیتهای خاص خود را دارند. اما جذابیت صحرای مصر تنها به واحهها محدود نمیشود. این منطقه پدیدههای زمینشناسی منحصربهفردی را نیز در خود جای داده است. «صحرای سفید» (White Desert) با تشکیلات سنگ گچ عجیب و غریبش که در اثر فرسایش باد به شکل قارچها، حیوانات و دیگر اشکال سورئال درآمدهاند، یکی از این پدیدههاست. «صحرای سیاه» (Black Desert) نیز با تپههای پوشیده از سنگهای آتشفشانی سیاهرنگ، منظرهای متفاوت و دراماتیک را به نمایش میگذارد. سفر به این مناطق صحرایی، تجربهای از سکوت، آرامش، وسعت و زیباییهای بکر طبیعت را ارائه میدهد که با هیاهوی شهرهای بزرگ و شلوغی سایتهای باستانی در تضاد است.
نکات کاربردی برای مسافران ایرانی و سخن پایانی
سفر به مصر، با تمام شگفتیهای تاریخی و طبیعیاش، تجربهای است که میتواند برای هر مسافری خاطرهانگیز باشد. برای کسانی که قصد سفر به این سرزمین کهن را دارند، توجه به چند نکته میتواند مفید باشد. بهترین زمان برای سفر به مصر از نظر آب و هوا، معمولاً ماههای خنکتر سال، یعنی از اواسط پاییز (آبان) تا اوایل بهار (فروردین) است که دمای هوا معتدلتر و برای بازدید از اماکن تاریخی مناسبتر است. با این حال، مصر به طور کلی کشوری گرم با شبهای خنک است. واحد پول مصر، پوند مصر (EGP) است و زبان رسمی آن عربی با گویش مصری است که با عربی استاندارد تفاوتهایی دارد. ساعت رسمی قاهره دو ساعت و نیم از تهران عقبتر است.
در مورد ویزای توریستی مصر برای شهروندان ایرانی، لازم است مسافران همواره آخرین اطلاعات و مقررات را از منابع رسمی و سفارت مصر پیگیری کنند، چرا که شرایط ممکن است تغییر کند. در گذشته، محدودیتهایی برای صدور ویزای توریستی برای ایرانیان وجود داشته است.
در طول سفر به مصر، چشیدن طعم غذاهای محلی نیز بخشی از تجربه فرهنگی است. غذاهایی مانند «کوشاری» (ترکیبی از برنج، ماکارونی، عدس، نخود و سس گوجهفرنگی تند) و «محشی» (سبزیجات دلمهای مانند برگ مو، کلم، بادمجان یا کدو که با برنج و سبزیجات معطر پر شدهاند) از جمله غذاهای محبوب و رایج مصری هستند.
مصر، با تاریخ چند هزار سالهاش که در هر سنگنبشته و هر ویرانه باستانی نفس میکشد، و طبیعت متنوعش از نیل خروشان و حیاتبخش تا اعماق رنگارنگ و پر رمز و راز دریای سرخ و سکوت ژرف و آرامشبخش صحرا، دعوتی است به سفری که نه تنها چشمها را به شگفتی وامیدارد، بلکه روح را نیز به تأمل وامیدارد. این سرزمین، با وجود تمام چالشهای مدرن، همچنان قدرت الهامبخشی خود را حفظ کرده و به بازدیدکنندگانش درکی عمیقتر از تمدن بشری، گذر زمان، و پیوند ناگسستنی انسان با تاریخ و طبیعت ارائه میدهد. با وجود چالشهای احتمالی سفر برای برخی ملیتها، جذابیتهای بیبدیل مصر آن را به مقصدی رؤیایی برای بسیاری از علاقهمندان به تاریخ، فرهنگ و ماجراجویی در سراسر جهان تبدیل کرده است. هر سفر به مصر، فصلی جدید از کتاب بیپایان شگفتیهای این سرزمین کهن را پیش روی مسافر میگشاید.