حاتمی کیا با خروج چگونه شگفت زده مان می نماید؟

به گزارش اکسپرس بلاگ، ابراهیم حاتمی کیا فیلمسازی است که با هر اثرش سینمای ایران را از بُعد تکنیکی یک گام به جلو می برد؛ حال باید منتظر ماند و دید خروج او در سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر چه شگفتانه هایی برای مخاطبان به همراه دارد.

حاتمی کیا با خروج چگونه شگفت زده مان می نماید؟

به گزارش گروه فرهنگی خبرنگاران، تاریخ سینمای دنیا پُر شده از نام فیلمسازانی که سعی کردند تا سینما را نه فقط از باب گفتمان و روینمودهای محتوایی بلکه از باب فن و تکنیک نیز ارتقا دهند. اورسون ولز با شاهکار ماندگارش یعنی همشهری کین یکی از همین فیلمسازان بود که با ساخت این اثر نه فقط از باب ساخت یک درام جذاب و پر افت و خیز بلکه از جهت ایجاد زمینه هایی جالب توجه برای رشد فنی سینما در تاریخ سینمای دنیا ماندگار شد؛ فیلمسازی که استفاده خلاقانه از نور، بهره گیری بدیع و جدید از زاویه های دوربین، تکنیک های صدابرداری و برداشت های بلند ازجمله شاخصه های فیلمسازی اش بود.

این در حالی است که سینمای ایران کمتر فیلمسازی را به خود دیده که سعی کند در هر اثرش در کنار روایت قصه و انتقال پیغامی که مدنظر داشته، بابی جدید در زمینه قابلیت های تکنیکی سینمای ایران باز کند. با این همه، ابراهیم حاتمی کیا را باید یکی از معدود فیلمسازان ایرانی دانست که سعی نموده در کنار طرح نقطه نظراتش در آثار مختلف سینما به عنوان یک فیلمساز آرمانگرا، شاخصه های کیفی و فنی فیلمسازی در سینمای ایران را هم ارتقا دهد.

برای درک این موضوع حتما لازم نیست که همه کارنامه کاری پربار و شلوغ حاتمی کیا را مرور کنیم، کافیست نگاهی به همین چند اثر اخیر او در دهه 90 بیاندازیم تا بهتر متوجه شویم ابراهیم حاتمی کیا چگونه در هر اثر جدیدش سعی نموده توانایی اش در نمایش رشد تکنیکی سینمای ایران را عیان کند.

چ اولین فیلم حاتمی کیا در دهه 90 بود؛ فیلمی در ارتباط با دو روز مهم و پر ماجرا از زندگی شهید مصطفی چمران که در آن روایتی از حضور این شهید والامقام در غائله جدایی طلبان کُرد در پاوه را به تصویر می کشد. فارغ از کوشش جالب توجه حاتمی کیا و هوش بالای او در زمینه ارسال پیغام هایی متناسب با اتفاقات روز جامعه ایران از دل قصه ای که مربوط به 30 سال پیش از آن می شد، یکی از اتفاقات مهم چ را باید خلق سکانس هایی دانست که یک سروگردن از استانداردهای سینمای ایران بالاتر بود.

اوج این موضوع را می توان در سکانس مشهور سقوط بالگرد در این فیلم دید؛ سکانسی که چیره دستی فیلمساز و تیم سازنده اثر باعث شده تا مخاطب در مواجهه با آن دقیقا خود را در قلب حادثه و در مرکز میدان نبرد احساس کند. حاتمی کیا در نشست خبری این فیلم در جشنواره فیلم سال 92 درباره اهمیت بالای این سکانس می گوید: این سکانس آنقدر برایم مهم بود که روزی که می خواستم فیلم را آغاز کنم به بچه ها گفتم همه فیلم یک طرف و این سکانس هم یک طرف. گفتم این سکانس باید تبحر سینمای ایران را به رخ بکشد، همین هم باعث شد که اجرای این سکانس تنها در فیلمبرداری آن، 25 روز طول بکشد. البته می توانستم یک اسکارگرفته ای را دعوت کنم و این سکانس را با یاری او کار کنم، اما ترجیح می دادم که این زحمت را بچه های خودمان با کار زیاد انجام دهند تا آن حلقه وصلی که می خواستم ایجاد گردد.

حاتمی کیا در بادیگارد به عنوان دومین فیلم خود در دهه 90 نیز نشان داد که علاقه بسیاری برای رشد دادن سینمای ایران از منظر تکنیکی دارد. اثری که با سرمایه گذاری سازمان هنری رسانه ای اوج فراوری شد و قصه محوری آن در ارتباط با ترور دانشمندان هسته ای کشور بود. حاتمی کیا این اثر را نیز به گونه ای ساخت که به اذعان بسیاری از کارشناسان، شماری از سکانس های آن را فقط فیلمسازی همچون ابراهیم حاتمی کیا می توانست بسازد.

برای نمونه سکانس پایانی بادیگارد که از آن به عنوان سکانس تونل یاد می گردد، یکی از همین شاهکارهای حاتمی کیا برای سینمای ایران بود. سکانسی که مسعود فراستی منتقد سخت پسند سینمای ایران درباره آن می گوید: هر کسی سکانس پایانی تونل فیلم بادیگارد را ببیند اقرار می نماید که هیچکس جز حاتمی کیا نمی تواند چنین سکانسی را در سینمای ایران خلق کند.

البته این تنها سکانس ناب بادیگارد نبود؛ چرا که سکانس تعقیب و گریز ماشین دانشمند هسته ای با بازی بابک حمیدیان توسط محافظ خود یعنی حیدر ذبیحی با بازی پرویز پرستویی هم از سکانس های اکشن سینمای ایران بود که همراه با شمار دیگری از سکانس های این فیلم به معنی واقعی کلمه، کلاس درسی برای فیلمسازان جوان و علاقمندان به فیلمسازی بود.

به وقت شام که سومین اثر ابراهیم حاتمی کیا در دهه 90 به شمار می آمد هم از این قاعده مستثنی نبود. اثری در ارتباط با مدافعان حرم که آن نیز پر بود از سکانس های ویژه و مهمی که بعید است کسی جز حاتمی کیا از عهده ساخت آن برآید.

چند سکانس ابتدایی فیلم را به یاد آورید؛ آنجایی که ماشین انتحاری داعش به سمت نیروهای عراقی و مردم بی دفاع هجوم می آورد؛ دلهره موجود در سکانس در کنار اجرای بدون نقص نقاط حادثه ای و جلوه های ویژه آن به قدری ظریف و مینیاتوری است که کمتر مخاطبی از دیدن آن مبهوت نمی گردد.

سکانس تیک آف هواپیما متعلق به نیروهای سوری توسط دو خلبان ایرانی نیز یکی از دیگر سکانس های ویژه و ماندگار این اثر است که نمونه های کمی را از نظر ظرافت و انتقال حس اضطراب و نگرانی به مخاطب می توان برای آن در سینمای ایران پیدا کرد.

حاتمی کیا تا اینجا و در همه آثارش در دهه 90 نشان داده که علاقه بسیاری برای این دارد که سینمای ایران را با تجربه هایی تازه روبرو کند؛ تجربه هایی که قطعا نمی توان انتظار مواجهه با آن را در سینمای آپارتمانی و ملودرام های اجتماعی داشت. او سال هاست که یکی از پیشگامان سینمای ایران در زمینه خلق صحنه هایی بدیع و اجرای سکانس های سخت است؛ سکانس هایی فراتر از استانداردهای مرسوم سینمای ایران که هر کدام نه تنها کلاس درسی برای علاقمندان به سینماست بلکه نشانه ای بر رشد و بلوغ تکنیکی سینمای ایران است.

خروج تازه ترین اثر حاتمی کیاست و قرار است در سی وهشتیمن جشنواره فیلم فجر به نمایش درآید. اثری که براساس آنچه که تا به امروز منتشر شده، یک فیلم جاده ای به حساب می آید و بعید نیست که حاتمی کیا در این اثر نیز همچون روال چند اثر گذشته اش سعی کند مخاطبان سینمای ایران را با سکانس هایی نفس گیر و منحصر به فرد، غافلگیر سازد. سکانس هایی که حالا تبدیل به امضای حاتمی کیا پای آثارش شده است.

گروه ساختمانی آبان: مجری بازسازی ساختمان و تعمیرات جزئی و کلی و طراحی ویلا و فضای سبز و روف گاردن، طراحی الاچیق، فروش درب های ضد سرقت میباشد.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 17 مهر 1400 بروزرسانی: 17 مهر 1400 گردآورنده: expresblog.ir شناسه مطلب: 534

به "حاتمی کیا با خروج چگونه شگفت زده مان می نماید؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "حاتمی کیا با خروج چگونه شگفت زده مان می نماید؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید