کتابفروشی کالج در زاهدان پس از 22 سال فعالیت تعطیل شد - اکسپرس بلاگ

کاوه احمدزاده مدیر انتشارات گیتاتک که پیش از این کتاب فروشی کالج را در شهر زاهدان اداره می کرد، در این زمینه به خبرنگار ایبنا گفت: از بهمن ماه سال 96 استقبال از کتاب و کتاب خوانی به مرور کمتر شد و تقاضا برای خرید کتاب به شدت کاهش یافت. این فرایند در امسال شدت گرفت و شیوع بیماری کرونا ضربه آخر را زد.

او با بیان اینکه در هفته های اخیر یک کتاب فروشی دیگر هم در زاهدان به دلیل شرایط نامناسب کسب و کار خود را تعطیل نموده است، ادامه داد: مسئله اینجا است که ما فقط به مردم شهر زاهدان کتاب نمی فروختیم؛ بلکه کتاب های مورد احتیاج شهرهای دیگر مثل خاش، زابل، ایرانشهر، سرباز و چابهار را هم تامین می کردیم. در سیستان و بلوچستان کتابفروشی ها تنها به یک شهر اختصاص ندارند؛ بلکه مجموعه ای از شهرهای همجوار را نیز که به دلیل محدودیت ها، به ویترین کتاب دسترسی ندارند، تغذیه می نمایند. بنابراین؛ تعطیلی کتاب فروشی ها در این استان، آسیب های زیادی به فرهنگ عمومی کل استان وارد می نماید.

همه نوع کتابی در کتاب فروشی کالج فروخته می شد؛ از آثار در حوزه ادبیات و رمان گرفته تا کتاب های کودک و نوجوان؛ اما تمرکز اصلی، روی کتاب های دانشگاهی، یاری درسی و علمی بود که عرضه آن ها طی بیش از دو دهه فعالیت، بسیاری را به مشتری ثابتی این کتاب فروشی تبدیل نموده بود؛ مشتریانی که حالا باید به دنبال جایگزینی برای کتاب فروشی تعطیل شده شان باشند.

احمدزاده درباره شرایط سایر کتاب فروشی های شهر زاهدان نیز شرح داد: اغلب این کتاب فروشی ها پشتوانه دولتی دارند و سال ها است که مشغول فعالیت هستند؛ اما من کوشش کردم که 22 سال به صورت کاملا خصوصی و بدون هیچ پشتوانه ای این کتاب فروشی را سرپا نگه دارم اما دربرابر مسائل و فشارهای مالی دوام نیاوردم.

وی در این زمینه شرح داد: دو سال کوشش کردم تا از تعطیلی کتاب فروشی جلوگیری کنم و با توجه به هزینه سر به سر باز هم صبوری می کردیم. اما در ماه های اخیر کسب وکار فروشگاه کاملا ضرر بود؛ آن قدر که حتی در تامین اجاره بها مانده بودیم. البته حقوق کارمندان و سایر هزینه ها هم بود که در مجموع شرایط را به گونه ای رقم زد که تعطیل کردیم.

ارتباط با مشتریان قدیمی از تهران

احمدزاده بعد از تعطیلی کتاب فروشی کالج برای زندگی به تهران آمده است؛ اما این موضوع موجب نشده که ارتباطش با مردم زاهدان و مشتری های ثابت و قدیمی اش قطع گردد. محققان، پژوهشگران، استادان دانشگاه و دانشجویانی که برای تهیه کتاب با او تماس می گیرند. او در این زمینه هم مطرح نمود: با مشتریان ثابت و قدیمی ام هنوز ارتباط دارم و چون شماره تلفن من را دارند، اگر کتابی را بخواهند، برای آن ها به وسیله پست ارسال می کنم. درواقع همچنان از شهر زاهدان که در آن تحصیل کردم و پابند مردمش شدم، دل نکنده ام.

احمدزاده با بیان اینکه در سال های اخیر کوشش کردم با راه اندازی صفحه اینستاگرام و کانال در سایر شبکه های مجازی ارتباطم را با مشتریانم تقویت کنم، مطرح نمود: مساله اینجا است که مطالبه مردم برای کتاب بسیار کم شده است؛ وگرنه ارتباط خوبی با مشتریان داشتم و دارم. به یاد می آورم در دهه 80 روزی 1000 جلد کتاب می فروختم؛ البته برخلاف الان در آن موقع کتاب قیمت پایین تری داشت و درآمد مردم با قیمت کتاب متناسب تر بود.

وی تاکید نمود: در یک سال اخیر فروش کتاب اصلا مثل سابق نبوده است و بعد از کرونا فروش ما به روزی پنج تا شش جلد کتاب رسیده بود که این موضوع من را بسیار غمگین و اندوهگین می کرد که چطور همان مردمی که به کتاب رغبت داشتند، الان دیگر نمی آیند.

احمدزاده درباره استقبال جامعه دانشگاهی از کتاب های ترجمه نشده و ارجینال نیز گفت: اکنون که در تهران هستم مثل همان زمان مردم با من تماس می گیرند و درخواست می نمایند کتاب برایشان تهیه کنم و تابه حال نیز برای شهرهایی مثل سراوان و چابهار کتاب ارسال نموده ام؛ زیرا معتقدم ما انسان ها همه در برابر هم مسئولیم و من در برابر دانشجو و فرد علاقه مند به کتاب بیشتر مسئول هستم؛ حتی اگر ورشکسته شده باشم و دیگر کتاب فروشی نداشته باشم.